پیوند عفاف و حجاب
عفاف با فتح حرف اول ، از ریشه عفت است . راغب اصفهانی در مفردات ، عفت را این گونه معنا می کند :
عفت ، پدید آمدن حالتی برای نفس است که به وسیله ی آن از فزون خواهی شهوت جلوگیری شود .
عفت نوعی منش و رفتار درونی است ، ولی نمود عینی و رفتاری نیز دارد . از این رو ، به فردی عفیف می گویند
که این حالت در رفتار او آشکار باشد .
حجاب زیر مجموعه ی عفت است . با پوشش ، حجاب محقق می شود ولی تحقق عفاف به صرف پوشش نیست . پوشش همراه با اعمالی چون ناز و عشوه و نگاه به نامحرم ، پوششی غیر عفیفانه است . عفاف حالتی درونی است و حجاب به ظاهر و شکل برمی گردد . یعنی یکی ظاهری و دیگری باطنی است . میان حجاب و عفت ، تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد . هرچه حجاب و پوشش ظاهری ، بیشتر و بهتر باشد ، این کار در تقویت و پرورش درونی عفت اثر گذارتر است و هرچه عفت درونی بیشتر باشد ، سبب رسیدن حجاب ظاهری می شود .
حجاب ، میوه ی عفاف و عفاف ، ریشه ی حجاب است . اینکه برخی القا می کنند بین عفاف و حجاب می توان تفکیک قائل شد ، القایی شیطانی است ، زیرا فاصله انداختن میان ارزش ها با نمودهای عینی آن ، به معنای ذبح ارزش ها به گونه ای زیرکانه و مزورانه است . اگر قرار باشد حجاب از عفاف ، جدا و روی مسئله ی عفت بدون حجاب تاکید شود ، معنای آن چیزی جز گرفتن عفت از زنان نیست .