پيام
+
آمده بود مسجد
داشت بالاے منبر براے کوفيان خطبه ميخواند
از خدايش ميگفت کمي که گذشت،رو کرد به يک طرفش:ميوه ے دلم،حسن جان،چند روز از ماه مبارک گذشته؟
فرمود:13روز
نه که حسابش دستش نباشد،اين کوفي صفتان،عقلشان به چشمشان بود،لابدميخواست همه مطمئن شوند که رفتني شده سربه آسمان بلند کرد و به پهناے صورت اشک ميريخت،گفت:خدا چندروز مانده که اين محاسن غرقآب به خون شود؟

♥لاله
91/5/14

عطر ياس.
* آنروز،علي بود،اولادش و کوفياني که فقط شنيدند.13رمضان بود*
عطر ياس.
*گرچه نبايد در شب ميلاد به بغض ها اجازه شکستن داد اما نمي توان نگفت دردهايي که در درون سينه بي قراري مي کند.*
*پوريا*
خيلي زيبا بود... جمله کليشه اي عذر ميخوام
مملوک
فرت و رب الکعبه! اي واي علي جانم
* کميل *
تشكر ، بسيار زيبا بود
عطر ياس.
خواهش ميکنم / تشکر از همه بزرگواران
كشتي نجات ما
خيلي زيبا بود..