شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ آمده بود مسجد داشت بالاے منبر براے کوفيان خطبه ميخواند از خدايش ميگفت کمي که گذشت،رو کرد به يک طرفش:ميوه ے دلم،حسن جان،چند روز از ماه مبارک گذشته؟ فرمود:13روز نه که حسابش دستش نباشد،اين کوفي صفتان،عقلشان به چشمشان بود،لابدميخواست همه مطمئن شوند که رفتني شده سربه آسمان بلند کرد و به پهناے صورت اشک ميريخت،گفت:خدا چندروز مانده که اين محاسن غرقآب به خون شود؟
عطر ياس.
* آنروز،علي بود،اولادش و کوفياني که فقط شنيدند.13رمضان بود*
عطر ياس.
*گرچه نبايد در شب ميلاد به بغض ها اجازه شکستن داد اما نمي توان نگفت دردهايي که در درون سينه بي قراري مي کند.*
*پوريا*
خيلي زيبا بود... جمله کليشه اي عذر ميخوام
مملوک
فرت و رب الکعبه! اي واي علي جانم
* کميل *
تشكر ، بسيار زيبا بود
عطر ياس.
خواهش ميکنم / تشکر از همه بزرگواران
خيلي زيبا بود..
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top